Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «شریان»
2024-05-04@18:43:52 GMT

لیست شکنجه‌های اعمال شده در زندان جو بحرین

تاریخ انتشار: ۱ خرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۳۳۸۸۶۴۹

به گزارش شریان نیوز،"زفرات" نام کتابی است که تعدادی از فعالان حقوق بشری بحرین نوشته و سعی کرده اند در آن گوشه ای از جنایت های صورت گرفته در زندان های رژیم آل خلیفه در این کشور بویژه در زمان انتفاضه اسرا در زندان "جو" در مارس ۲۰۱۵ را مستند کنند. این کتاب شامل ۶۷ گزارش دست‌نویس از داخل زندان جو بعلاوه مجموعه ای از تصاویر و مستندات دیگر است که مجموعا ۲۸ روش شکنجه در آن ترسیم شده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نام ۶۳ تن از مهم ترین شکنجه گران رژیم آل خلیفه و عناصر پلیس و نیروهای ژاندامری بحرینی بعلاوه نیروهای مزدور اردنی و اماراتی نیز در این کتاب آمده است. راویان این کتاب مشاهداتشان در شکنجه خود و دوستانشان را که در برخی موارد به شهادت افراد شکنجه ‌شده از جمله عباس السمیع و سامی مشیمع و علی السنکیس منجر شده را تشریح می کنند.

گزارش‌های منتشر شده در این کتاب نمونه ای از پایداری و استقامت اسرای بحرین را نشان می‌دهد که در برابر مشکلات و سختی‌ها با عزم و ایمان و اراده مقاومت می‌کنند و ثابت کردند که اسارت نمی‌تواند آنها را از اهداف خود مبنی بر رسیدن به آزادی و کرامت انسانی و حقوق اولیه بشری بازدارد.

ناصر سعید السباع

سن: ۲۳ سال

حکم: ۱۵ سال زرندان

منطقه:‌مدینه الزهراء

در تاریخ ۱۰ مارس ۲۵۰۰ نیروهای ضد شورش ما را کتک زدند. آنها دستان من را در بخشی که زندانی بودم از پشت بستند و بعد ما را به محوطه خارجی ساختمان بردند. بر اساس لیستی که از قبل تهیه شده بود، من را به همراه تعداد دیگری از زندانیان احضار کردند و در حالی ‌که دستانمان را از پشت بسته بودند از ساختمان خارج کردند. آنها بدون اینکه دلیلی داشته باشد ما را به شدت کتک می‌زدند. هنگام عصر بود که ما را به ساختمان دیگری منتقل کردند. ساختمانی که بعدها متوجه شدیم ساختمان شماره ۱۰ است و معروف به ساختمان شکنجه است.

از آن تاریخ به مدت بیش از دو روز هیچ آب و غذایی به ما ندادند. آنها ما را وارد سلول‌هایی کردند که جای خواب یا فرش نداشت. ما به‌ غیر از لباس هایی که بن تن داشتیم، هیچ چیز دیگر همراه خود نداشتیم. آنها حتی به ما اجازه خوابیدن نیز ندادند. در ساعت ۲ بعد از ظهر روز بعد ما را از سلول بیرون بردند و تا ساعت ۱۱ شب از طریق نیروهای ضد شورش و پلیس شیفت زندان و با حضور افسران مدیریت زندان ما را شکنجه کردند. شکنجه‌ها در انواع مختلفی بوده و شامل کتک زدن با باتوم و لوله‌های پلاستیکی و ضربات مشت و لگد به تمامی نقاط بدن به ویژه سر و مفاصل و پشت و مناطق حساس بدن صورت می‌گرفت. آنها همچنین به روی ما آب سرد می‌ریختند و ما را سینه‌خیز می‌بردند و به ما توهین‌های لفظی می‌کردند. آنها به ما دستور داده بودند که خودمان را خرگوش خطاب کنیم. این شرایط تا ساعت ۱۱ شب ادامه پیدا کرد. بسیاری از زندانیان از شدت درد و خستگی روی زمین افتاده بودند. من یکی از این افراد بودم. صدای فریاد ما به ساختمان‌های مجاور بلند شده بود.

طی هفته‌های اول که من در ساختمان شماره ۱۰ بودم، اجازه تماس با خانواده به ما داده نشد. همین موضوع باعث نگرانی شدید خانواده من شده بود. این اجازه هنگامی به ما داده شد که نیروهای صلیب سرخ وارد زندان شدند. آنها به مدت یک یا دو دقیقه در هفته آنهم یک بار اجازه تماس گرفتن به ما می‌دادند و درهر بار بعد از تماس گرفتن از سوی مسئولان شیفت و مسئول مخابرات بویژه محمد سلیمان و خالد و بلال و محمد محسن و تیسیر و صالح الجهنی مورد ضرب‌وشتم قرار می‌گرفتیم.

ما اجازه رفتن به سرویس‌های بهداشتی را نداشتیم و این مجوز تنها دو بار در روز صادر می‌شد، به شرطی که رفتن به سرویس‌های بهداشتی پیش از یک دقیقه به طول نکشد. در صورتی که از این مدت تاخیر می‌کنیم، مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتیم. این موضوع باعث بروز مشکلاتی در مجاری ادراری شده بود که همچنان هم از آن رنج می‌برم. این شرایط ویژه در شیفت محمد زکریا بیشتر اعمال می‌شد.

طی سه ماه اول ما مجبور بودیم ساعت‌های طولانی و گاه تا چندین روز روی پا بایستیم. آنها نمی‌گذاشتند بخوابیم و کسی که از این موضوع سرپیچی می‌کرد به شدت کتک می‌خورد و بدنش با آب خیس می شد. این موضوع علاوه بر تأثیراتی که بر مفاصل و پشتمان داشت، باعث بروز اختلالات روانی در ما شده بود. در همین مدت نیروهای امنیتی شبانه به سلول‌های ما حمله می‌کردند. تعدادی از زندانیان را با خود به مکان نامشخصی می‌بردند و آنها را به شدت و بدون اینکه دلیلی داشته باشد مورد ضرب و شتم قرار می‌دادند. اکثر افسرانی که این کار را انجام می‌دهند، یمنی بودند. از جمله آنها مروان، رضوان، عبدالقوی، محمد صدیق و سیف الدین بودند. در پی حوادثی که در تاریخ ده مارس در ساختمان رخ داده بود، من در اواخر مارس برای بازجویی احضار شدم. از جمله افراد بازجو عیسی الیاسی، احمد فردان و احمد الکاتب بودند. آنها من را از ناحیه صورت و بدن و مفاصل مورد ضرب و شتم قرار دادند تا من را مجبور به اعتراف به کارهایی کنند که آنها را انجام نداده بودم.

نوح ادریس اسنان مبارک

سن: ۳۶ سال

حکم: ۱۵ سال

منطقه: المحرق

در تاریخ ۱۰ مارس ۲۰۱۵ من از سوی نیروهای امنیتی احضار شدم. آنها دستان من را از پشت با نوار پلاستیکی بستند و من را از ساختمان شماره دو به ساختمان شماره ۱۰ منتقل کردند. پلیس زندان من را وارد سلولی کرد که کوچک‌ترین لوازم زندگی از فرش گرفته تا ملحفه و بالش در آنجا وجود نداشت. حتی سرویس بهداشتی نیز برای قضای حاجت وجود نداشت. در تاریخ ۱۱ مارس من را به همراه تعدادی از زندانیان برای تراشیدن موی سر بیرون بردند. آنها ما را کتک زدند و مجبور کردند مسافتی بیش از ۱۰ متر را به سمت سرویس‌های بهداشتی و به صورت سینه خیز برویم. در ادامه در هوای سرد بر روی ما آب سرد ریختند. آنها همچنین ما را مجبور کردند شعارهایی در تأیید و ستایش رژیم حاکم و پادشاه بحرین سر بدهیم. آنها ما را مجبور کردند شعارهایی نظیر "من آقا نیستم، من یک خرگوش هستم"، سر بدهیم. این در حالی بود که من از اهل تسنن هستم و هیچ مشکلی با نظام سیاسی موجود در کشور ندارم. همین موضوع باعث تعجب ما شده بود.

این شرایط بد به مدت سه ماه ادامه پیدا کرد. آنها ما را از رفتن به سرویس‌های بهداشتی منع می‌کردند و در صورت درخواست رفتن و سرویس‌های بهداشتی ما را با آب سرد خیس می‌کردند. همین موضوع باعث شده بود و من سرما بخورم. این در حالی بود که دچار بیماری التهاب کبد بودم. بیشتر نیروهای پلیس شیفت زندان ما را مجبور می کردند مدت‌های طولانی روی پا بایستیم. آنها اجازه خوابیدن به ما نمی‌دادند. آنها ما را مجبور می‌کردند روی زمین دراز بکشیم و ما را با شلنگ کتک می‌زدند. آنها ما را مجبور کردند شعارهای سیاسی در تأیید دولت بحرین را تکرار کنیم، علاوه بر این که فحش و ناسزا بر ضد ما همچنان ادامه داشت. من مجبور به رقص و غنا می شدم و حتی برای نماز خواندن اجازه وضو گرفتن به من نمی دادند.

آنها از شکنجه ما لذت می‌بردند. نیروهای امنیتی ما را وادار می‌کردند با ماده‌ای که مخلوطی از قهوه و صابون ظرف‌شویی و آب دیتول بود، استحمام کنیم. تمامی این اتفاقات در برابر دوربین‌های امنیتی ساختمان صورت می‌گرفت.

هانی منصور حبیب العصفور

سن: ۳۸ سال

حکم: ۲۷ سال زندان

منطقه:الدراز

من گزارش خود را به صورت خلاصه می نویسم که شامل تمامی تجاوزها و جنایت‌های صورت گرفته از سوی جلادان رژیم آل خلیفه و با مسئولیت مستقیم وزارت کشور این رژیم انجام شود. چرا که وزیر کشور بر اساس اظهاراتی که روزنامه‌های رسمی آن را منتشر کردند، به صورت مستقیم اعلام کرد که مسئولیت اتفاقاتی که در زندان جو صورت می‌گیرد را بر عهده دارد. این اظهارات پس از آن مطرح شد که دو ویدئو از داخل زندان منتشر شد. ویدئوی اول نشان دهنده تلمبار شدن زندانیان در راهروهای این زندان بود. تعداد بازداشتی ها در زندان جو بالغ بر ۳ هزار نفر بود، این در حالی است که این زندان تنها ظرفیت ۱۴۰۰ نفر را دارد. ویدئوی دوم مربوط به سخنانی بود که عباس السمیع زندانی محکوم به اعدام گفته بود.

در تاریخ ۱۰ مارس ۲۰۱۵ به ساختمان شماره یک خبر رسید که به یکی از زنان در سالن ملاقات تجاوز شده است. نیروهای امنیتی به خانواده حسین علی و فرزندش که در زندان بود، در جریان ملاقات خانواده وی تعدی کرده بودند و حسین را نیز به مکان نامشخصی برده بودند. زندانیان ساختمان شماره یک اعتراض به این اقدام را آغاز کردند. آنها خواستار مشخص شدن سرنوشت حسین بودند، هنگامی که من به دفتر پلیس احضار شدم متوجه شدم که درخواست برای انتقال من به مکانی دیگر آمده است. این خبر را کمیل المنامی و مازن الونه به من دادند، ‌اما هیچ پلیسی آنجا نبود. آنها به من گفتند که وسایلم را برای انتقال آماده کنم. سپس به سلول برگشتم. ساعت حدود ۴ و ۵ بود که نیروهای امنیتی به ساختمان حمله کردند. آنها گاز اشک‌آور و گلوله‌های پلاستیکی و بمب‌های صوتی به داخل ساختمان پرتاب کردند. تیراندازی‌ها تا قبل از اذان مغرب ادامه داشت. تعدادی از زندانیان دچار جراحت‌های مختلفی شده بودند. بعد از از اذان عشا نیروهای امنیتی و ضد شورش با تعداد بسیاری بالایی که داشتند، بار دیگر به ساختمان حمله کردند و بعدداز اینکه درب ساختمان را با دستگاه آهن بر بریدند، وارد ساختمان شدند و همه زندانیان را به محوطه خارجی زندان بردند. وقتی به آنجا رسیدیم، دیدم اوضاع شبیه به یک جنگ تمام عیار است. خون از سر و صورت زندانیان جاری بود و آنها روی زمین دراز کشیده بودند و ضربات باتوم روی بدن آنها فرود می‌آمد و آنها فریاد می‌کشیدند. دستان همگی زندانیان از پشت بسته شده بود و خودروهای امدادی نیز برای انتقال مجروحان آمده بودند جراحت برخی از زندانیان خطرناک بود و دچار بیهوشی شده بودند.

پس از آن احمد الکاتب آمد و لیستی از اسامی را قرائت کرد. ما حدود ۲۰ نفر بودیم که بعد از بازرسی توهین‌آمیزی که انجام دادند، ما را به ساختمان شماره ۱۰ منتقل کردند. آنها به ما اجازه ندادند هیچ یک از لوازم ضروری خود را با خود برداریم. بعد از اینکه به ساختمان شماره ۱۰ رسیدیم‌، یک پلیس سوری از ما استقبال کرد و ما را کتک زد.

ابزارهای شکنجه

از مهم‌ترین روش‌های شکنجه‌ای که ما در این ساختمان با مواجه بودیم، عبارت بودند از:

ما به مدت دو روز بدون آب و غذا بودیم، اجازه خوابیدن و رفتن به سرویس‌های بهداشتی به ما داده نمی‌شد. علاوه بر اینها موجی از توهین‌ها بر ضد مذهب و اعتقادات و گرایش‌های ما مطرح می‌شد. ما بدون فرش و پتو و بالش در سرمای شدید رها شده بودیم. در ‌روز بعد از حدود ساعت سه و چهار بعدازظهر بود که حادثه موسوم به جشن خرگوش انجام شد. آن‌ها همه زندانیان را به محوطه خارجی زندان بردند و شکنجه گسترده‌ای با تمامی روش‌های مختلف از کتک زدن و باتوم و ابزارهای آهنی گرفته تا ایستادن بر روی یک پا و سینه‌خیز رفتن در مسافت‌های طولانی به همراه ضربه به پشت و ساق و ریختن آب سرد بر روی بدن ما انجام شد. آنها به طرز خفت باری موهای سر ما را تراشیدند و ما را مجبور می‌کردند عبارت‌های "من خرگوش هستم " من سگ و خوک هستم" "من زنازاده هستم"، "من فرزند متعه هستم" را سر بدهیم. این شرایط حدوداً تا ساعت ۱۲ ادامه پیدا کنرد. در شب دوم بعد از جشن خرگوش محمد السنکیس از سلول بیرون برده شد و به شدت مورد شکنجه قرار گرفت. حتی ما صدای او را می‌شنیدیم که فریاد می‌زد می خواهم بمیرم. فریاد او به قلب انسان فرو می رفت. شکنجه او حدود دو ساعت یا بیشتر ادامه پیدا کرد. یکی از روزها تمامی زندانیان سلول های شماره ۴ و ۵ از بخشی که من در آنجا حضور داشتم، یعنی بخش شماره دو بیرون برده شدند. این اتفاق در شیفت کاری محمد زکریا صورت گرفت. آنها زندانیان کم‌ سن و سال را که از ساختمان‌های شماره ۳ و ۶ به این ساختمان آمده بودند و کمتر از ۲۰ سال سن داشتند، به کنار یخچال برده و به شدت شکنجه کردند. بعد از شکنجه آنها را مجبور کردند به صورت سینه خیز و همراه با تقلید صدای حیوانات با ضربات مشت و لگدی که به بدن آنها وارد می شد به داخل سلول ها بروند. صدای فریاد و گریه آنها به آسمان بلند کرده بود. آنها همچنین فلفل تند بر سر این افراد می ریختند و به آنها گفته بودند که هر شب چنین شکنجه هایی خواهند دید. تیسیر و خالد و بلال به همراه محمد سلیمان و محمد محسن مخلوطی برای شستشو درست کرد ه بودند که شامل قهره و آب دیتول و صابون ظرفشویی و برخی مواد دیگر بود. آنها ما را مجبور کردند با این مخلوط استحمام کنیم. این موضوع باعث بروز حساسیت مفرط در بدن من شد که همچنان از این حساسیت رنج می‌بریم. آنها برای مسخره کردن ما، به مدت دو ماه اجازه استحمام با لوازم بهداشتی را به ما ندادند. ما تنها به مدت یک دقیقه اجازه رفتن به سرویس‌های بهداشتی را داشتیم. من به همین علت و به علت جلوگیری از رفتن به سرویس‌های بهداشتی، همچنان از اختلالاتی در مجاری ادراری رنج می‌برم. ما به مدت ۳ ماه شاهد انواع مختلف شکنجه‌ها بودیم. از جمله این شکنجه‌ها ایستادن طولانی مدت بود که گاه تا ۲۰ ساعت یا دو روز کامل ادامه پیدا می‌کرد. ما همچنین طی دو روز اول از خوابیدن و خوردن آب و غذا محروم بودیم. اینها علاوه بر توهین‌هایی بود که ضد ما اعمال می شد. ما مجبور بودیم صدای حیوانات را تقلید کنیم. آنها همچنین به روی ما آب سرد می‌ریختند.

هشام عبدالجلیل الصباغ

سن: ۳۸ سال

حکم: ۱۵ سال زندان

در تاریخ ۱۸ مارس ۲۰۱۵ محمد الخلاقی دستور داد من را از ساختمان شماره یک به ساختمان شماره ۱۰ منتقل کند. این اتفاق پس از یورش نیروهای ویژه به سلول من و کتک زدن شدید من با باتوم و چوب و شلنگ و سیخ های آهنی صورت گرفت. در جریان این حمله تجاوزهای شنیعی به زندانیان صورت گرفت و بسیاری از زندانیان دچار جراحت‌های مختلفی شدند. نیروهای اردنی و نیروهای ویژه و پلیس زندان در کتک زدن زندانیان تفریح می کردند. ما بعد از انتقال به ساختمان شماره ۱۰ نیز مورد ضرب و شتم قرار گرفتیم. نیروهای امنیتی زندان بنا به دلایل نامعلوم بر سر ما ریختند و ما را کتک زدند و مورد توهین قرار دادند. در ادامه ما را وارد سلولی کردند که هیچ فرش یا رختخوابی نداشت. این اتاق بسیار متعفن بود. ما مجبور شدیم سر پا بایستیم و تا روز دوم روی زمین ننشینیم و و شعارهای ملی را سر دهیم.

در تاریخ ۱۱ مارس ما را به محوطه خارجی بردند. حدود ۱۵ تا ۲۰ نیروی امنیتی زندان اقدام به کتک زدن ما با شلنگ و باتوم و چوب کردند. آنها به روی ما آب دهان می‌انداختند. این شکنجه‌ها باعث بروز خونریزی در سر و بینی و دهان من و سایر زندانیان شد. آنها باعث شکستگی استخوان زندانیان و شکستن دندان های من و زندانیان شدند.

در روز سوم نیروهای ویژه من را به همراه چهار تن دیگر از زندانیان از سلول خارج کرده و مورد ضرب و شتم و توهین قرار دادند. این اتفاق نیمه‌های شب رخ داد. آنها ما را مجبور کردند که نخوابیم و از رفتن به سرویس‌های بهداشتی نیز منع کردند. صبح روز بعد که به من اجازه رفتن به سرویس‌های بهداشتی داده شد، در آنجا مورد ضرب و شتم نیروهای امنیتی قرار گرفتم. ما به مدت ۱۰ روز از استحمام و خواب منع شده بودیم. ما همچنین به مدت ۴۰ روز اجازه استفاده از خمیردندان و صابون را نداشتیم.

از آنجا که ساختمان شماره ۱۰ ساختمان شکنجه بود، تمام زندانیانی که در این ساختمان قرار داشتند مورد شکنجه قرار می‌گرفتند و به صورت خون‌آلود به درمانگاه منتقل می‌شدند. زندانیان در آنجا نیز از سوی پرستاران مورد ضرب و شتم قرار می‌گرفتند.

وائل محمد حسین محمد

سن: ۲۳ سال

حکم: ۴۳ سال زندان

منطقه: بنی جمره

در تاریخ ۱۰ مارس ۲۰۱۵ من را به ساختمان شماره ۱۰ منتقل کردند. در آنجا سه روز من را بدون غذا و آب و بدون فرش و پتو و بالش نگه داشتند. روز بعد من را به محوطه خارجی بردند و موهای سر و صورتم را تراشیدند. آنها در ادامه من را مجبور کردند در مقابل دیوار به صورت رکوع بنشینم. آنها به مدت هشت ساعت من و دیگران را کتک زدند. سینه‌خیز رفتن و توهین و ناسزا و درآوردن لباس و و مجبور کردن به ایستادن طی ساعت‌های طولانی به علاوه جلوگیری از خوابیدن و مجبور کردن به غنا و رقص و همچنین خفت عمدی ما و از بین بردن کرامت زندانیان از جمله سکنجه های موجود بود.

در تاریخ ۳۰ مارس بعد از اینکه از دادگاه بازگشتم، من را توقیف کردند. در آنجا من به همراه دو زندانی دیگر یعنی جعفر الشغل و صادق العاقل بودیم و ما را مجبور کردند به صورت یکدیگر سیلی بزنیم. در سرویس‌های بهداشتی بدون توجه به موقعیت ما، در را به صورت ناگهانی باز می‌کردند و به این کار خود افتخار می‌کردند.

یوسف عبدالکریم الهندی

سن: ۲۸ سال

حکم: ۴۶ سال زندان

منطقه: العکر

از تاریخ ۱۰ مارس ۲۰۱۵ به مدت سه روز ما مجبور شدیم روی آهن و بدون فرش و پتو و بالش و بدون آب و غذا بمانیم. در روز بعد حدود ساعت ۲ ظهر تا ۱۱ شب نیروهای پلیس ما را از سلول ها خارج کردند و با باتوم به کتک زدن ما پرداختند. آنها موهای ما را تراشیدند و مجبور کردند به مسافت ۱۵ متر سینه‌خیز برویم. علاوه بر این که کتک ها و توهین‌ها و ناسزاها نیز ادامه داشت. طی سه ماه ما لباس تمیزی در اختیار نداشتیم. آنها ما را از حمام کردن و وضوی قبل از نماز منع می‌کردند و هر موقع که درخواست صدور مجوز برای نماز خواندن را می‌کردیم، ما را کتک می‌زدند. خالد المستریحی می خواست من را مجبور به انجام اقدامات جنسی کند. جلوگیری از خوابیدن و مجبور کردن به ایستادن طی ساعت‌های متوالی بعلاوه مجبور بودن به ادای سلام نظامی برای نیروهای پلیس از جمله شکنجه‌های مستمر در زندان بود.

ع- م

با توجه به حوادثی که اخیراً در مرکز اصلاح و پرورش (زندان جو) شاهد آن بودیم و ادامه تجاوزات صورت گرفته در این زندان ضد من و دوستانم برخی نکات را در این رابطه بیان کنم.

اول: مدیریت مرکز اسناد و پرورش زندان جو سعی داشت با استفاده از تمامی راهکارهای ممکن از زندانیان باج خواهی کرده و بر آنها سخت بگیرد. از جمله این اقدامات بوفه زندانیان بود که کانتین نامیده می شد. مدیریت زندان هر روز تصمیم جدیدی در این رابطه می‌گرفت تا اوضاع زندانیان را بحرانی کرده و آنها را در داخل زندان تحت فشار قرار دهد. آنها به ‌عمد اقدام به آوردن برخی غذاها و مواد خوراکی به بوفه می کردند که مدت انقضای آنها به پایان رسیده بود یا در آستانه به پایان رسیدن قرار داشت. آنها همچنین بدترین کیفیت خوراکی های مختلف را تهیه می‌کردند و قیمت کالاهای موجود در بوفه را بسیار گرانتر به زندانیان می دادند. آنها همچنین به هر فرد اجازه خریدن یک قطعه از هر چیزی را می دادن

منبع: شریان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت shariyan.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «شریان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۳۳۸۸۶۴۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

موافقت با مرخصی و اشتغال به کار جمعی از زندانیان خدابنده

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای زنجان؛ بختیاری در بازدید از بازداشتگاه خدابنده که با حضور مدیر کل زندان‌های استان انجام شد، گفت: اجرای دستورالعمل‌ها و بخشنامه‌های صادره از سوی ریاست قوه قضاییه در چگونگی اعطای امتیاز به زندانیان در دستور کار دستگاه قضایی استان است.

وی افزود: زندانیان مشمول پس از اعطای امتیازات تحت نظر و کنترل هستند و استمرار امتیازات به چگونگی رفتار آنان در جامعه بستگی دارد.

این مسئول ادامه داد: حضور زندانیان در کنار خانواده خود در قالب اعطای امتیازاتی همچون اشتغال به کار، پابند الکترونیکی و مرخصی در تحکیم بنیاد خانواده بسیار موثر است.

وی گفت: تخطی از ارزش‌ها و هنجار‌های جامعه خط قرمز دستگاه قضایی است و تکرار اشتباهات بعد از اعطای امتیازات محدودیت‌های بسیار جدی را برای متخلفان به دنبال خواهد داشت.

شهرستان خدابنده با مرکزیت قیدار پنج بخش، ۱۱ دهستان و هفت شهر دارد.

دیگر خبرها

  • اردوغان: هدفمان مجبور کردن نتانیاهو به آتش بس است
  • رسیدگی مستمر به مشکلات خانواده زندانیان نیازمند بوشهر
  • شرایط جوی پرواز تهران - خرم آباد را مجبور به بازگشت کرد
  • ۶ ویژگی منحصر به فردی که تک فرزند‌ها دارند
  • موافقت با مرخصی و اشتغال به کار جمعی از زندانیان خدابنده
  • سال‌گذشته زمینه اشتغال ۴۵ هزار نفر زندانی کشور در داخل و خارج زندان فراهم شد
  • آزادی ۱۵۵ زندانی از زندان های هرمزگان
  • آزادی ۱۵۵ زندانی در هرمزگان
  • اهدای هزینه سالگرد اموات، برای کمک به خانواده زندانیان نیازمند
  • برنامه های عملیاتی عدلیه  کرمان در سال۱۴۰۳ تشریح شد